فضای رقابتی بین بازاریابها، نماینده ها و شرکت ها، گاهی وقتا یه داستانهایی رو ایجاد میکنه که آدم رو به فکر فرو میبره. رقابت سالم برای عده ای هیچ معنایی نداره. کسب و کار و بیزینس برای عده ای یعنی صدمه زدن به دیگران. دروغ گفتن و بد جلوه دادن رقبا...

دیروز برای خرید به یه مغازه رفته بودم که متوجه شدم بازاریاب یکی از شرکت های بیمه، داره در مورد بیمه عمر شرکتش برای صاحب مغازه صحبت میکنه. چند تا چیز مختصر گفت و بعد شروع کرد داستان ساختن در مورد بیمه عمر شرکت های دیگه. از جمله بیمه ایران. فقط گوش میدادم ببینم چه حرفهایی برای گفتن داره. هر جمله ای که میگفت متعجب تر می شدم. مگه ممکنه یکی بتونه به این راحتی انقدر دروغ بگه؟ دروغ ها انقدر پرت و پلا بود و متقاعدانه گفته میشد که نشون می داد احتمالا خود این بازاریاب از عدم صحتشون اطلاع نداشته و صرفا حرفهایی که فردی به او یاد داده بوده را انتقال میداده... نهایتا صاحب مغازه به صدا درومد و حرفهای زشتی به این خانم زد که چرا دروغ میگی؟ من برای بچم از بیمه ایران بیمه عمر گرفتم و هیچکدوم ازینایی که میگی نبوده .. برو بیرون و...

دلم برای اون خانم سوخت. احتمالا فقط داشته بخاطر مبلغ کمی کارمزد حرفهایی که بهش یاد داده بودنو ارائه میداده. اما مردم یا به سادگی تمام باور میکنن و روی قضاوتشون تاثیر میزاره. یا نسبت به دروغ های به این بزرگی شدیدا واکنش نشون میدن

غیر ازین مورد روزانه بارها پیش میاد که عزیزان موقع مشاوره میگن نماینده ی فلان شرکت به ما گفت بیمه ایران اینطوری و اونطوریه. ازش بیمه نگیرید. مثلا یکی از دروغهایی که جدیدا راجع به بیمه ایران زیاد میشنویم اینه که بیمه ایران پول نداره غرامت بده! در صورتی که بیمه ایران  بطور میانگین روزانه حدود ۲۸۰ میلیارد ریال به مردم خسارت پرداخت می کنه! یعنی روزی 28 میلیارد تومن! روزی!

لطفا لطفا لطفا مزایای هر بیمه ای رو از همون شرکت بیمه بپرسید نه از رقیبش. در غیر اینصورت معمولا افراد بصورت غیر عمد و از روی بی اطلاعی، اطلاعات اشتباه بهتون میدن...